ازدواج زودهنگام در همهی نقاط جهان دیده میشود و به هیچ عنوان نوظهور نیست. آنچه در رابطه با این موضوع نوظهور است، آشکارشدن ابعاد مختلف و تأثیرگذار ازدواج کودکان بر جامعهی بشری است. این پاسخ به این سؤال است که چرا بعد از گذشت قرنها که کودکان ازدواج را تجربه کردهاند، امروز و در قرن بیستویک جامعهی جهانی به شدت مقابل این عمل ایستاده. در همهی نقاط جهان دلایل متعدد، غیرمشابه و گوناگونی وجود دارد که منجر به ازدواج در سنین پایین برای پسران و دختران میشود.
عوامل گوناگونی وجود دارد که همچنان به این عمل قوّت میبخشد و سبب تداوم ازدواج کودکان میشود. از سوی دیگر ازدواج زودهنگام مقولهای کلی است که با خود عوارض، عواقب و پدیدههای دیگری به همراه میآورد. از این رو بهتر است به مقولهی ازدواج زودهنگام همچون یک چرخهی زیستی نگاه شود. هنگامی که کودکی ازدواج میکند، چرخه یا گردونهای به راه میافتد که در آن ابتدا فرد باید به دنبال حفظ کیان خانواده باشد، فرزندآوری کند و خود را برای تأمین نیازهای آتی خانوادهی نوتشکیل آماده کند؛ همچنین در این شرایط ممکن است سختیهای دیگری نیز پیش پای کودک گذارده شود؛ مانند فوت همسر، ترک اجباری خانه، طلاق و نظایر آن.
جامعهی جهانی ازدواج کودکان را نوعی خشونت و تجاوز تلقی میکند. بسیاری از سازمانهای جهانی معتقدند که ازدواج کودکان ممکن است به خشونتهای زودهنگام جسمی و جنسی، بهرهکشی، قاچاق انسان و… منجر شود یا همین دلایل از عوامل وقوع آن باشند.