۰۸ مهر، ۱۳۹۹

پدر نرگس محمدی: دست از اذیت و آزار فرزندم بردارید

 

«با دیدن کبودی‌های بدن دخترم در اتاق ملاقات زندان زنجان به عصایم تکیه دادم و سه بار خدایم را صدا کردم»

نرگس محمدی در کنار فرزندانش کیانا و علی- عکس از شبکه‌های اجتماعی

هم‌زمان با افزایش سرکوب و تشدید فشار بر منتقدان و معترضان به سیاست‌های نظام اسلامی در ایران، فشار بر خانواده‌های آن‌ها نیز افزایش یافته است.

در آخرین مورد، روز دوشنبه رسانه‌ها از خودکشی پدر امیرحسین مرادی، از معترضان بازداشتی آبان ۹۸ که به اعدام محکوم شده است، خبر دادند.

هم‌زمان تقی رحمانی فعال سیاسی ایرانی نیز در پیامی در فیس‌بوک، «رنج‌نامه» پدر همسرش یعنی نرگس محمدی فعال حقوق بشر زندانی را منتشر کرد.

وی از قول کریم محمدی (پدر نرگس محمدی) نوشته است: «با دیدن کبودی‌های بدن دخترم در اتاق ملاقات زندان زنجان به عصایم تکیه دادم و سه بار خدایم را صدا کردم.»

نرگس محمدی، که با حکم قاضی صلواتی به ۱۶ سال حبس محکوم شده است و ده سال آن قابل اجرا است، از اردیبهشت ۱۳۹۴ همچنان در زندان به سر می‌برد و در ماه‌های گذشته حتی امکان تماس تلفنی با فرزندان خود را هم نداشته است.

پدر نرگس محمدی می‌گوید: «وقتی فرزندم در زندان به تعرض جنسی و مرگ تهدید شد، شب‌هایی جهنمی را پشت سر گذاشتم و به عنوان یک پدر پیر و ناتوان و بیماری که کاری از دستش برنمی‌آید، تنها خداوندم را به کمک طلبیدم.»

آقای محمدی در ادامه پیام خود خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی می‌گوید: «شاید جسم دخترم را در قفس کنید، ولی نمی‌توانید روحش را به زنجیر بکشید و آرمانش را سست کنید. دست از آزار و اذیت دخترم بردارید.»

پدر پویا بختیاری، جوان ۲۷ ساله‌ای که روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در جریان اعتراض‌های مردمی در مهرشهر کرج بر اثر اصابت گلوله به سرش کشته شد، یکی دیگر از موارد سرکوب خانواده‌های معترضان در ایران است.

منوچهر بختیاری از همان روز اول تصمیم گرفت که سکوت نکند و نه تنها به قتل فرزندش توسط نیروهای امنیتی اعتراض کند، بلکه دادخواه دیگر معترضان نیز باشد.

وی که با انتشار مطالبی در شبکه‌های اجتماعی از سیاست‌های جمهوری اسلامی انتقاد می‌کرد، تبدیل به یکی از چهره‌های اپوزیسیون داخل کشور شد و از مردم خواست به ایران فکر کنند.

وی که تیر ماه گذشته و در اعتراض به سند همکاری بحث‌برانگیز ۲۵ ساله میان ایران و چین و دادخواهی خون پسرش راهی جزیره کیش شده بود، بازداشت و سپس به زندان بندرعباس منتقل شد.