نتیجه تحقیقات بیبیسی از آمار رسمی کل مرگ و میر در ایران در سالهای قبل و مقایسه آن با آمار زمستان ۱۳۹۸ نشان میدهد که تعداد درگذشتگان کرونا در زمستان گذشته میتواند تا پنج برابر عدد اعلام شده باشد.
در زمستان ۱۳۹۸ و همزمان با شیوع ویروس جدید کرونا، ۶۴۰۰ مرگ اضافی نسبت به سالهای قبل ثبت شده که با توجه به توزیع جغرافیاییاش میتواند عمدتا به کووید ۱۹ مربوط باشد. وزارت بهداشت ایران تعداد کل درگذشتگان بر اثر کرونا را ۱۲۸۴ نفر اعلام کرده است.
پیشتر یک گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ایران شمار درگذشتگان واقعی کرونا تا هفته اول فروردین را نزدیک دو برابر آمار رسمی تخمین زده بود. مبنای این برآورد، حساسیت تست مورد استفاده برای تشخیص بود.
مطالعات اپیدمیولوژیک برآورد میکنند که در مقطع پایان زمستان ۹۸ شمار واقعی مبتلایان میتواند تا بیش از ۱۰ برابر آمار رسمی بوده باشد.
در نبود دادههای به روز نمیتوان به سنجش قابلقبولی از اختلاف آمار اعلامشده با واقعیت در بهار ۱۳۹۹ رسید.
کمشماری مبتلایان و درگذشتگان کووید ۱۹ مسالهای در بسیاری از کشورهای جهان است. متخصصان میگویند ظرفیت آزمایشگاهی و استراتژی غربالگری یکی از مهمترین مسائل در این زمینه است و افزایش آزمایش و ردیابی مبتلایان به کاهش خطای کمشماری کمک میکند.
رئیس هیات سازمان بهداشت جهانی که از ایران بازدید کرده به بیبیسی فارسی گفت ایران در آغاز همهگیری کرونا تنها دو آزمایشگاه داشت که توان تشخیص این ویروس جدید را داشتند، اما به “پیشرفتی بزرگ” رسید و ظرفیت آزمایش را به طور چشمگیری بالا برده است.
بیبیسی فارسی در رشته گزارشهای تحقیقی و در مصاحبه با کارشناسان به پیامدهای گوناگون همهگیری کرونا در ایران پرداخته است.
گفتههای برخی پزشکان و کارشناسان ایرانی برای حفظ امنیتشان بدون ذکر نام یا با نام مستعار آمده است.
این مطلب درباره گزارشها، پژوهشها و برآوردهای آماری و همهگیرشناسی کووید۱۹ در ایران است. برخی مقالات علمی مورد اشاره تا زمان انتشار این مطلب داوری همتا نشدهاند.
دکتر ریچارد برنان، سرپرست منطقهای امور اضطراری سازمان بهداشت جهانی به بیبیسی فارسی گفت: “اگر به منحنی شیوع در ایران نگاه کنید، روندش همان طور است که انتظار میرود. منطبق بر روند در کشورهای دیگر است.”
دکتر لوکا فرتی، پژوهشگر ارشد آمار ژنتیک در موسسه کلانداده در دانشگاه آکسفورد، به بیبیسی فارسی گفت برآورد او و همکارانش از میزان کمشماری در ایران “کمی شدیدتر از کمشماری برآوردشده در آغاز همهگیری در ایتالیا است”.
آقای فرتی گفت از این رو ایتالیا را با ایران مقایسه میکند که هر دو اولین کشورهایی بودند که با موج اول شیوع خارج از چین غافلگیر شدند.
دکتر اینگرید کاتز، از مدیران موسسه سلامت جهانی در دانشگاه هاروارد، به بیبیسی فارسی گفت: “در مورد ایران و در مقایسه با دیگر کشورها به نظر میرسد اختلاف آمار رسمی با برآوردها از آمار واقعی، در همان دامنه معمولی از کمشماری باشد که در دیگر کشورها بر اثر آزمایش ناکافی یا ناقلان بدون علامت بیماری داریم.”
خانم کاتز افزود: “اما به هر حال خیلی دشوار است که دقیقا بگوییم چه قدر”.
مرگومیر اضافی
لوکا فرتی، از موسسه کلانداده دانشگاه آکسفورد، میگوید برآورد میزان کمشماری مبتلایان هرچند که با “عدم قطعیتهای بزرگی” همراه است، در مجموع “قابل اتکا” است.
آقای فرتی اشاره میکند با توجه به اینکه نرخ مرگومیر مبتلایان به کووید-۱۹ به طور ثابتی نزدیک ۱ درصد است، و با توجه به امکان تخمین “مرگومیر اضافی” از روی دادههای جمعیتی و بدون نیاز به آزمایش وسیع، میتوان کمشماری شیوع را در حد قابل قبولی محاسبه کرد.
تشخیص، ثبت و گردآوری گزارشهای علت مرگ پیچیدگیهایی را به همراه دارد اما خود رویداد مرگ در نزدیک به همگی موارد در بسیاری از کشورها، مانند ایران، ثبت میشود.
به عنوان نمونه آمار جهانی درگذشتگان کووید-۱۹ تعریف یکسانی برای مرگ بر اثر این بیماری ندارند.
برخی تست کرونا را مبنای گزارش قرار میدهند و برخی علایم بالینی را. برخی کشورها مرگ همه مبتلایان قطعی را گزارش میکنند، اما برخی کشورها آمار کسانی را که ضمن ابتلا به کووید-۱۹ از یک بیماری زمینهای دیگر درگذشتهاند در گزارشهایشان نمیآورند.
علاوه بر اینها در همه کشورها این مشکل وجود دارد که همه درگذشتگان آزمایش نمیشوند.
برای رفع این نقایص و رسیدن به تصویری واقعبینانهتر از محاسبه مرگومیر اضافی استفاده میشود.
سازمان بهداشت جهانی مرگومیر اضافی را بر مبنای اختلاف با نرخ معمول و مورد انتظار مرگومیر در شرایط غیربحرانی در یک جمعیت به خصوص تعریف میکند.
در ایران سازمان ثبت احوال آمار فصلی تولد و مرگ را منتشر میکند.
در سال جاری خورشیدی سازمان ثبت احوال تا مدتی آمار دورهای مربوط به سال ۹۸ را منتشر نکرد و گزارش شد که ستاد ملی مهار کرونا در ایران مانع از انتشار آن شده است.
دکتر اسفندیاری (نام مستعار)، پژوهشگر سلامت در ایران، به بیبیسی فارسی گفت: “این ندادن آمار مرگ بی سابقه بود. چنین کاری باعث میشد نشود آمار وزارت بهداشت از فوتیهای کرونا را راستیآزمایی کرد.”
سرانجام این آمار با تاخیر منتشر شد.
مقایسه آمار رسمی درگذشتگان با برآورد مرگومیر اضافی در زمستان ۹۸
۶۴۰۰ نفربرآورد مرگ و میر اضافی تا پایان اسفند
۱۲۸۴ نفرآمار رسمی فوتیهای کرونا
ماهان غفاری، پژوهشگر آمار زیستی و تکامل ویروسی در دانشگاه آکسفورد که به همراه دکتر فرتی روی شیوع کرونا در ایران کار کرده، میگوید آمار ثبت احوال نشانههای بسیار قوی از مرگومیر اضافی در پنج استان قم، گیلان، مازندران، گلستان و البرز دارد که بیشترین آن در استان قم است.
قم کانون اولیه واگیری ویروس جدید کرونا در ایران بود و پس از آن استانهای شمالی نیز شاهد شیوع شدیدی بودند.
آقای غفاری به بیبیسی فارسی گفت: “عدد خالص مرگ خیلی نسبت به اعداد مبتلایان داده محکمی است. ولی باز هم باید درباره نتیجهگیری از آن با همین یک سیگنال دادهای محتاط بود.”
او افزود یک محدودیت مهم آمار ثبت احوال این است که تنها تا پایان اسفند ۹۸ را شامل میشود که مقطع اوجگیری اولیه شیوع بوده است.
ماهان غفاری به همراه کاوه مدنی، پژوهشگر تحلیل سیستمهای پیچیده طبیعی-انسانی در دانشگاه ییل، مرگومیر اضافی در ایران را در سال ۱۳۹۸ بررسی کرده است.
او میگوید یکی از یافتههایشان این است که “روند مرگومیر اضافی در استانهای مختلف این فرضیه را رد میکند که شیوع کووید-۱۹ از پاییز در ایران شروع شده بود.”
آقای غفاری توضیح داد که در پاییز ۱۳۹۸ هم شاهد مرگومیر اضافی قابل توجهی هستیم، اما این اتفاق در همان استانهایی نیفتاده که در زمستان مرگومیر اضافی بالا داشتند. اگر مرگومیر پاییز ناشی از کووید-۱۹ بود، بدون محدودیتهای قرنطینهای همان مناطق باید شاهد مرگومیر بیشتری میشدند اما این اتفاق نه در این مناطق، که در استانهای کانون شیوع کووید-۱۹ افتاد.
بخشی از مرگومیر بالای پاییز ۹۸ میتواند به شیوع گسترده آنفلوانزا در ایران برگردد که در همان مقطع گزارشهای متعددی هم از آن منتشر شده بود.
آقایان مدنی و غفاری در مطلبی که در بررسی مرگومیر اضافی در ایران نوشتهاند میگویند بررسی گزارشهای دورهای سازمان بهداشت جهانی حاکی از افزایش ۲۰ درصدی آنفلوانزا در آن مقطع است.
کاوه مدنی به بیبیسی فارسی گفت مرگومیر بالا از آنفلوانزا در پاییز ممکن است در غافلگیر شدن نظام درمانی ایران در زمستان نقش داشته باشد و شاید مقامهای ایرانی با پیشزمینهای که از مرگومیر بالای آنفلوانزا در پاییز داشتند نتوانستند آغاز شیوع کرونا و ابعادش در ایران را سریع تشخیص بدهند.
گروهی از مدیران بخش سلامت در ایران فروردین ماه در نامهای گفتند: “می بایست پس از اپیدمی آنفولانزای ان۱اچ۱ تمهیداتی برای تقویت نظام مراقبت واقدامات بین بخشی در حمایت از نظام سلامت وتدوین سازوکار مناسب برای مقابله صورت میگرفت” اما چنین نشد.
ورود کرونا به ایران از آخر دی ماه
پس از بالا گرفتن بحران کرونا در چین، وزیر بهداشت ایران خواهان توقف پرواز هواپیماها بین دو کشور بود.
سعید نمکی گفته این خواسته را اواخر دی ماه مطرح کرد، اما پروازها متوقف نشد.
این همان مقطعی است که دکتر لوکا فرتی و همکارانش در مقالهای به عنوان زمان آغاز شیوع در ایران ذکر کردهاند.
ماهان غفاری، از نویسندگان آن مقاله، به بیبیسی فارسی گفت آنها دو شیوه برای تخمین زمان آغاز ورود به کرونا ایران استفاده کردند که هر دو شیوه حاکی از این بودند که ویروس جدید کرونا در دورهای حدود ۲۵ دی وارد ایران شد.
آقای غفاری توضیح داد که یک راه محاسبه زمان آغاز شیوع بر مبنای این مشاهده است که در بازتولید یک ویروس ژنوم آن با آهنگ مشخصی دچار “خطا” یا تغییراتی میشود.
الگوی تکرار این خطاها و تغییرات میتواند مسیر حرکت ویروس را بازگو کند.
ماهان غفاری در توضیح رشته پژوهشی خود یعنی “تبارشناسی ژنتیک” گفت: “از روی آهنگ زمانی و تعداد تغییرات میتوان برگشت به عقب و جد مشترک ویروسها را پیدا کرد.”
“به این ترتیب رد پای بزرگی از ویروس به دست میآید و مثلا میتوان متوجه شد که آیا ویروس در حال گردش داخل کشور است یا از خارج وارد شده است.”
آقای غفاری و همکارانش با استفاده از بانک اطلاعاتی که تمام دادههای ژنتیک موجود ویروس کرونا را از سراسر دنیا جمعآوری کرده و با بررسی نزدیک ۲۰ مورد مرتبط با ایران به تاریخ حدود ۲۵ دی برای ورود کرونا به ایران رسیدند.
شیوه دیگر محاسبه زمان ورود با استفاده از برآورد شمار مبتلایان در دو مقطع به خصوص است. ماهان غفاری گفت: “مثل اینکه دو نقطه دارید و از آن خطی رد میکنید.”
در این شیوه برای برآورد شمار مبتلایان از اطلاعات مسافران خروجی ایران و شمار آنهایی که هنگام ورود به کشورهای دیگر مبتلا به کرونا تشخیص داده شدهاند استفاده میشود.
برآوردهایی که لوکا فرتی، ماهان غفاری و همکارانشان از شمار مبتلایان در زمستان ۹۸ انجام دادند با برآوردهای چند اپیدمیولوژیست دیگر همخوانی داشت.
با برآورد شمار مبتلایان در دو مقطع، و با در نظر گرفتن دوره تقریبی دو برابر شدن جمعیت مبتلایان با توجه به اطلاعات دیگر کشورها، زمان آغاز شیوع تخمین زده میشود.
این شیوه هم اواخر دی ماه را به عنوان زمان آغاز شیوع نشان میدهد.
ماهان غفاری میگوید دانستن نقطه شروع همهگیری اهمیت بالایی برای فهم آن و روند گسترشش دارد.
کمشماری مبتلایان
در ماههای اخیر مطالعات بسیاری از روشهای گوناگون به دنبال برآورد شدت واقعی شیوع و رفع کاستیهای آماری ناشی از کمبود دسترسی به آزمایش در کشورهای مختلف هستند.
عموم پژوهشهای مرتبط در این خصوص درباره ایران به بالاتر بودن چشمگیر شیوع واقعی نسبت به آمار رسمی اشاره میکنند.
گروهی از پژوهشگران در دانشگاه علوم پزشکی گیلان، که معاون بهداشتی این دانشگاه هم جزوشان بود، با نمونهگیری تصادفی از ۱۹۶ خانوار و آزمایش وجود پادتن کووید-۱۹ در خون افراد به این نتیجه رسیدند که شمار مبتلایان در استان گیلان میتواند فراتر از نیم میلیون نفر باشد.
علاوه بر اینها، نرخ مرگومیر و ترکیب سنی درگذشتگان نیز برای تخمین ابعاد کمشماری استفاده شده است.
دکتر فرتی و همکارانش بر مبنای دادههای گزارشی از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به این نتیجه رسیدند که در مقایسه با الگوی موجود از ترکیب سنی مبتلایان و درگذشتگان در چین، مبتلایان در ایران نرخ مرگومیر بالاتری دارند.
این نرخ بالاتر در میان گروههای سنی زیر ۵۰ سال چشمگیرتر هم بود، که با توجه به مرگومیر نسبی پایین بیماران کووید-۱۹ در این گروههای سنی به معنی کمشماری قابل توجه مبتلایان در ایران و تشخیص ابتلا تنها در موارد وخیم بیماری است که بسیاری از آنها به مرگ بیمار منجر میشوند.
نرخ بالای مرگومیر در گروههای سنی زیر ۵۰ سال در ایران در چند پژوهش مختلف، از جمله یک مقاله محققانی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ذکر شده است.
لوکا فرتی به بیبیسی فارسی گفت بر این مبنا در پایان زمستان ۹۸ شمار واقعی مبتلایان احتمالا تا ۱۰ برابر یا حتی بیشتر از آن بزرگتر از آمار رسمی بوده است.
باید یادآوری کرد که این نسبت کمشماری مربوط به پایان زمستان ۹۸ بوده، یعنی مقطعی که دسترسی کمتری به آزمایش وجود داشته و واگیری در مرحله اولیه رشد نمایی خود بوده است، بدون آنکه اقداماتی مانند فاصلهگذاری یا تعطیلی مکانهای عمومی و مشاغل تاثیری در مهار آن گذاشته باشند.
دکتر اسفندیاری، پژوهشگر سلامت در ایران، با ارجاع به مطالعات اپیدمیولوژیک بیمارستان مسیح دانشوری و آمار اعلامشده کمیتههای اپیدمیولوژی دو استان گفت به نظر میرسد در اواسط بهار ضریب تعدیل آمار اعلامشده وزارت بهداشت از بیماران قطعی “بین ۳ تا ۵ برابر باشد، نه بیشتر”.
عموم متخصصانی که با بیبیسی فارسی صحبت کردند میگویند پیچیدگی پدیدهای چون همهگیری و محدودیتهای مدلسازی آماری به این معنی است که باید پیوسته برآوردها را با استفاده از دادههای جدید به روز کرد و هنوز برای رسیدن به برآوردهای قطعی زود است.
در عین حال آنها هم نظرند که میتوان از همین یافتههای آماری برای پیشبینی روندهای کلی آتی استفاده کرد.
لوکا فرتی به بیبیسی فارسی گفت: “ما پیشتر در مقالهمان به ریسک یک موج دوم اشاره کرده بودیم، این نتیجه کاهش محدودیتها از طرف دولت ایران در ماه مه بود.”
دکتر ریچارد برنان از سازمان بهداشت جهانی هم گفت: “نخست با گسترش عکسالعمل مقامهای ایران به شیوع، با اعمال فاصلهگذاری و محدودیت تردد شاهد کاهش مبتلایان شدیم. وقتی اقدام به کاهش محدودیتها کردند هم همان طور که انتظار میرفت شمار مبتلایان بالا رفت.”
دکتر اینگرید کاتز، از موسسه سلامت جهانی دانشگاه هاروارد، میگوید کمشماری یکی از مسائلی است که میتواند به موج دوم بزرگتر دامن بزند، چرا که سیاستگذاران ممکن است دادههای معتبری نداشته باشند و بر مبنای تصویری نادرست از مهار بیماری محدودیتها را رفع کنند.
خانم کاتز گفت: “روندهای جهانی نشان میدهد که خیلی از کشورها در حال گزارش اعدادی کمتر از میزان واقعی شیوع هستند. بخشی از این به خود ویروس جدید کرونا برمیگردد و اینکه نزدیک به ۴۰ درصد از کسانی که این ویروس را دارند یا هیچ علایمی نشان نمیدهند یا در مرحله قبل از نشان دادن علایم هستند.”
او گفت علاوه بر اینکه چنین افرادی آزمایش نمیشوند، ظرفیت محدود آزمایش هم باعث میشود که موارد زیادی از ابتلا ثبت نشود، حتی اگر علایم بالینی کاملا بر ویژگیهای کووید-۱۹ منطبق باشد.
دکتر ریچارد برنان، از سازمان بهداشت جهانی هم گفت: “تقریبا همه کشورها شمار مبتلایان و درگذشتگان را کمتر از میزان واقعی ثبت کردهاند. این به ظرفیت پایین آزمایش و کمبودهای نظامهای مدیریت اطلاعات برمیگردد که برای بحران ویروس کرونا ساخته نشدهاند.”
کمبود آزمایش، کیفییت آن و مشکلات نظام مدیریت اطلاعات سلامت در ایران مشکلاتی هستند که متخصصان مختلف به آنها اشاره میکنند.
پزشکان در استانهای مختلف ایران به بیبیسی فارسی گفتهاند که به خصوص در آغاز همهگیری فقط بیماران بسیار بدحال پذیرش میشدند و بین آنها هم از معدودی آزمایش گرفته میشد.
این یعنی بسیاری از مبتلایان در ایران تشخیص داده نشدهاند.
در چند مورد پزشکان گفتهاند که نتایج آزمایش بیماران تحت معالجهشان به خود آنها بازگردانده نشد.
دکتر برزویی (نام مستعار) پزشک و پژوهشگر در ایران، به بیبیسی فارسی گفت باید به کیفیت کیتهای آزمایش در ایران هم توجه کرد، و همچنین به کیفیت نمونهبرداری، که به گفته او لزوما در ایران با استاندارد بالایی انجام نشده است.
دکتر برزویی گفت: “وزارت بهداشت مبنا را بر تشخیص قطعی با تست کرونا گذاشت. اما کیت به اندازه کافی نداشتند. بخش عمدهای هم که از چین وارد شد و آن طور که از بقیه کشورها میدانیم فاسد بود و قاعدتا منفی کاذب زیاد داشت.”
یک گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ایران در توضیح کیفیت آزمایشها و نسبت “منفی کاذب” در ایران میگوید: “در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از مبتلایان علیرغم علائم قطعی در اسکن ریه، تست منفی گزارش میشود”.
دکتر برزویی گفت: “از خیلیها هم که آزمایش نمیگرفتند. بیمار را پذیرش نمیکردند. یا بیمار میآمد یک یا دو روز میماند، نباتی نگه میداشتند و فوت میشد. آزمایشی هم نمیشد.”
او گفت یک مشکل مبنایی دیگر هم وجود دارد که کالبدشکافی در بیمارستانها به دلیل حرام بودن مطابق باورهای شریعت اسلامی ممنوع شده و “باعث میشود تشخیص علل زمینهای و علت اصلی مرگ دقیق نباشد.”
او گفت با این همه اگرچه همه درگذشتگان مشکوک به کرونا در آمار رسمی نیامدهاند، در بیمارستانها “با همه اینها به عنوان مرگ کرونا برخورد کردند، یعنی همه را با پیچیدن در پلاستیک و مراقبت بهداشتی از بیمارستان خارج کردند.”
روند منحنی و نه قدر مطلق اعداد
متخصصان میگویند هرچند آمار رسمی کرونا، در ایران و در دیگر کشورها، با واقعیت اختلاف دارند، اما با در نظر گرفتن عواملی چون میزان آزمایش و نرخ تشخیص مثبت ابتلا میتوان به تصویری از روند منحنی شیوع رسید و این را شناسایی کرد که آیا ضریب سرایت و میزان واگیری در حال افزایش است یا پایین آمده است.
دکتر اسفندیاری، که با برخی مقامهای مرتبط با مدیریت بحران کرونا در تماس بوده، میگوید این دسته از مقامهای ایرانی به اختلاف آمار رسمی با اعداد واقعی واقفند.
او میگوید: “در تماسها با سیاستگذاران مهار کرونا روشن است که تقریبا به این نتیجه رسیدهاند که مهم روند منحنی است و نه قدر مطلق عدد. چه در افکار عمومی و چه در برنامهریزی فرقی برایشان ندارد.”
دکتر پولادی (نام مستعار)، پزشک مطلع در ایران، هم گفت: “مثل خیلی جاهای دیگر آمار خیلی دقیق نیست، اما چون کادر درمان سراسر کشور خودشان با هم در تماسند، یک تصویری از روند داریم.”
او توضیح داد: “تا هفته اول فروردین مدام ابتلا رو به افزایش بود. بستری در آیسییو مدام بیشتر میشد. اما بعد از آن میزان بستری کم شد. میزان نیاز به آیسییو و ونتیلاتور هم کم شد”.
او گفت این در حالی است که ورودی اورژانس و تشخیص مثبت بالا رفت.
این تغییر در نسبت تشخیص و بستری میتواند ناشی از افزایش ظرفیت آزمایش در ایران باشد.
دکتر اسفندیاری گفت جایی که کمشماری مبتلایان به سرعت خود را نشان میدهد در بخش مراقبت ویژه بیمارستانها است.
او گفت: “تنها جایی که عدد مطلق برای سیاستگذار مهم است نقطه اشباع ظرفیت بیمارستانها است. این اتفاق تنها در مقاطعی در چند استان معدود رخ داده است”.
دکتر اسفندیاری گفت: “مردم هم بر اساس عدد اعلامشده واکنش نشان نمیدهند، چون اصلا عدد به خودی خود برایشان معنایی ندارد. واکنش مردم بر اساس سیاستهای اعلامشده و میزان پذیرش و اعتماد به آن است. یعنی اگر قرنطینه و فاصلهگذاری اعلام کنید مردم متوجه میشوند که ریسک ابتلا بالا است. و اگر محدودیتها را کاهش دهید مردم هم تصور میکنند خطر کمتر شده است.”
در عین حال کاوه مدنی، که علاوه بر سابقه علمیاش مدت کوتاهی نیز معاون سازمان محیط زیست ایران بود، گفت اطلاعرسانی کیفی کافی نیست و با وجود نواقص برآوردهای کمی، باید در اطلاعرسانی به آنها اهمیت داد.
او گفت: “اعداد ایراد دارند و سیستمی که اعتماد به نفس دارد میگوید ما خیلی چیزها را نمیدانیم و به این دلیل یا آن دلیل ظرفیت بررسی محدودی داریم، اما به هر حال با این روش به خصوص به این اعداد مشخص رسیدهایم.”
از نظر آقای مدنی هرچند افکار عمومی ضرورتا پیچیدگیهای اعداد گزارششده را متوجه نمیشود، اما با اطلاع پیوسته از آنها و مقایسه اطلاعات مقاطع مختلف به برداشتی از روند شیوع میرسد.
آیا در آمار کرونای ایران عددسازی شده؟
آقای مدنی گفت: “وقتی چنین اعدادی ارائه نمیشوند یا تاکید میشود که آمار ارائهشده بهترین دادههای موجود در دنیا است، آن هم با در نظر گرفتن سابقه ذهنی که از حکومت ایران وجود دارد، اعتماد به اطلاعات آن و به پیامی که میخواهد در مدیریت کرونا بفرستد پایین میآید. “
کاوه مدنی گفت: “مقایسه بکنید چه قدر دست گذاشته شد روی دادههای ایران و چه قدر روی دادههای کشورهای همسایه ایران. اعتماد نداشتن به سیستم باعث شده که پذیرش آمارش سخت باشد و انگار که دادههای آن به کاری نمیآید.”
دکتر اینگیرید کاتز میگوید بیاعتمادی به آمار و اطلاعات رسمی مشکلی است که در مدیریت بحران کرونا در کشورهای مختلف وجود داشته است.
خانم کاتز به بیبیسی فارسی گفت ارائه آمار پایین در ایران “دور از انتظار نیست”.
او توضیح داد: “میدانیم که در کشورهای مختلفی مساله ارائه عامدانه آمار پایینتر وجود دارد. مرکز کنترل بیماریها در دولت آمریکا هم دادههای مغشوشی ارائه کرد که نقد شد. چین یکی از کشورهایی بوده که ممکن است آمار کمتر از واقع داده باشد.”
اما او توضیح داد این به معنی “ساختگی” بودن آمار نیست، بلکه به تعاریف و دامنه آزمایش و امثال آن برمیگردد.
یکی از دلایل ابهام درباره آمار رسمی ایران اختلاف میان آمار وزارت بهداشت با آمار منتشر شده دانشگاههای علوم پزشکی بود.
به غیر از آمار منتشر شده، در مورد چند استان ایران کسانی که به آمار استانی دسترسی داشتند در دو مقطع در گفتگو با بیبیسی فارسی از اختلاف آمار استانی با آنچه وزارت بهداشت اعلام کرده بود خبر دادند.
دکتر نورالدین پیرموذن، پزشک و نماینده سابق مجلس ایران که سابقه مدیریتی در وزارت بهداشت هم دارد، به بیبیسی فارسی گفت تعیین نمایندههای تام الاختیار وزیر بهداشت در امور کرونا در همین ارتباط بود.
آقای پیرموذن توضیح داد که در هر استان رئیس دانشگاه علوم پزشکی نماینده وزیر بهداشت است و نیازی به تعیین یک نماینده دیگر نبود.
دکتر برزویی هم در این باره به بیبیسی فارسی گفت: “وقتی رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان هستی به افراد محلی خودت پاسخگویی. به امام جمعه و فرماندار و همطایفهایها پاسخگویی. این باعث میشود برخورد دیگری بکنی که با برخورد مقامی که با فاصله در وزارتخانه در تهران نشسته متفاوت است.”
دکتر قدرت اخواناکبری، رئیس دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، پس از ارائه آمار استانی از کار برکنار شد.
وزارت بهداشت پس از مدتی ارائه آمار روزانه استانی را متوقف کرد. توقف ارائه آمار استانی رسیدن به تصویری روشن از وضعیت کرونا را دشوار میکند.
کاوه مدنی میگوید در بحران کرونا سطح منطقهای و محلی مهم است، و با آمار تجمیعی در سطح ملی نمیشود راجع به روند در شیوع در این استان یا آن استان نظر داد.
دکتر پولادی در مصاحبه با بیبیسی فارسی گفت آمار وزارت بهداشت “مهندسیشده” اطلاعرسانی شد.
دکتر نورالدین پیرموذن هم با توجه به سابقهای که از ارائه آمار رسمی در ایران دارد احتمال ساختگی بودن آن را مطرح میکند.
او روایت میکند که در مقطع جنگ ایران با عراق، که خودش به عنوان پزشک در منطقه جنگی حضور داشته، آمار رسمی که از کشتهها و زخمیهای عملیات نظامی ایران داده میشد خلاف واقعیت بود.
لوکا فرتی و همکارانش احتمال دستکاری در آمار رسمی ایران از کرونا را بررسی کردهاند.
آقای فرتی به بیبیسی فارسی گفت آنها هیچ مستندی بر اینکه دادههای ایران به طور عامدانه غلط گزارش شود پیدا نکردهاند.
ماهان غفاری در این باره توضیح داد که تستهای آماری برای تشخیص ساختگی بودن دادهها یا دستکاری شدن در آنها وجود دارد.
داده ساختگی یا دستکاریشده دقیقا به این دلیل که با مداخله انسانی مغشوش شده، ممکن است ویژگیهای کاتورهای داده غیردستکاریشده را نداشته باشد.
آقای غفاری گفت درباره دادههای کرونا در ایران تست بنفورد نشانهای از ساختگی بودن آمار نمیدهد.
در عین حال کاوه مدنی گفت اثبات ساختگی بودن یک مجموعه اطلاعات کار بسیار دشواری است. او گفت: “اگر کسی به دنبال جعل داده باشد میتواند به ترتیبی آن را جعل کند که جعلی بودن آن مشخص نشود.”
دکتر ریچارد برنان، از سازمان بهداشت جهانی، گفت در مقام تایید یا رد ساختگی بودن آمار ایران نیست، اما در عین حال افزود: “من نشانهای از لاپوشانی ندیدم و به نظر نمیرسد که ضعفهای نظام مدیریت اطلاعات سلامت در ایران به نوعی به تلاش برای لاپوشانی برگردد.”
دکتر برنان بر برخی نقاط قوت نظام درمانی ایران در مهار کرونا تاکید کرد و گفت: “با همه اینها یکی از ضعفهای واکنش ایران چگونگی مدیریت اطلاعات بوده است و ما برای بهبود این جنبه با آنها همکاری میکنیم.”
او گفت ضعف نظام مدیریت اطلاعات ایران از یکپارچه نبودن آن و انطباق نداشتن سیستمهای مختلف مورد استفاده است.
آقای برنان گفت: “بخشی از مشکل این است که شما نظام مدیریت اطلاعات متفاوتی برای بیمارستانها دارید، یک نظام متفاوت برای آزمایشگاهها و نظام دیگری در سطح مطبها و درمانگاهها.”
دکتر اسفندیاری هم درباره اختلافات آماری گفت: “به غیر از احتمال دروغگویی در سیستم، تعاریف، روشهای تشخیص و شناسایی و نظامهای تجمیع اطلاعات هم در ایران مشکل دارند.”
دکتر برزویی هم به طور مشابهی گفت: ” آزمایشگاههای ما به هم پیوسته نیست. کل نظام سلامت هم یکپارچه نیست.”
سازمان بهداشت جهانی میگوید به ایران برای یکپارچه کردن نظام مدیریت اطلاعات توصیههایی شده است.
دکتر برنان گفت سازمان بهداشت جهانی در هر موردی که اطلاعات مغشوشی ببیند با وزارت بهداشت کشورها مستقیما برای رفع مشکلات تماس میگیرد.
یک روزنامهنگار مطلع در ایران، که نخواست نامش فاش شود، هم گفت: “آمار وزارت بهداشت ساختگی نیست، ولی همه حقیقت نیست. چون از همه تست نمیگرفتند و فقط از موارد خیلی حاد تست گرفتند.”
“این روند انتخاب افراد برای تست بود که باعث شد چنین آماری اعلام بشود. دانشگاههای علوم پزشکی افرادی را که با علایم کرونا فوت کردند در آمارشان میآوردند. وزارت بهداشت فقط کسانی را که آزمایش شدند.”
ضرورت شفافیت
عموم متخصصانی که با بیبیسی فارسی صحبت کردند میگویند پیچیدگیهای همهگیری کرونا به قدری است که نمیتوان شرایط کشورهای مختلف را با هم مقایسه کرد و باید به کاستیها و محدودیتهای آمار و دادههای موجود آگاه بود.
در عین حال آنها در این نیز همعقیدهاند که ارائه هر چه بیشتر اطلاعات، به خصوص آمار و ارقام مربوط به شیوع بیماری، با وجود کاستیهایشان در شفافیت و جلب اعتماد لازم برای مهار کرونا کلیدی هستند.
دکتر برنان میگوید در سفرش به ایران به معاون وزیر بهداشت همین را یادآوری کرده است.
آقای برنان گفت: “من به او گفتم کسانی هستند که این حکومت را دوست ندارند و هر کاری بکنید مساله را سیاسی میکنند. پس تا جایی که میتوانید شفاف باشید.”
لوکا فرتی، از دانشگاه آکسفورد، گفت: “شهروندان باید به نظام درمانی اعتماد داشته باشند. باید به آنها کمک کرد تا متوجه ارزش مشارکت خودشان در کند کردن روند شیوع باشند”.
دکتر اینگرید کاتز میگوید: “بحثی در این نیست که ما به ارائه دادههای کمی نیاز داریم. دادههای کیفی به تنهایی نمیتواند یک بیماری واگیردار را مهار کند. پرسش این است که چه قدر میتوان در استفاده دادههای کمی دقت به خرج داد. دانشمندان و روزنامهنگاران و باقی متخصصان دادهها را به چالش میکشند و سوالهای لازم را میپرسند تا به یک برداشت دقیقتری برسیم.”
خانم کاتز گفت: “هر قدر جامعه فضا را برای این بحثها بازتر کند نفعش بیشتر است.”
“اگر یک برخورد بالا به پایین دولتی داشته باشیم که نگذارد مردم دادهها را به چالش بکشند آن موقع شما با این خطر مواجهید که میزان شیوع را کمتر از واقعیت تخمین بزنید و کسی هم نمیتواند مستقلا این را بسنجد، که پیامدهای منفی چنین وضعی را میدانیم.”
دکتر علی نوری، ویروسشناس و رئیس فدراسیون دانشمندان آمریکا، میگوید جلب اعتماد عمومی یک چالش مهم برای حکومت ایران بوده است.
آقای نوری، که ایرانی تبار است، به بیبیسی فارسی گفت: “اعتماد عمومی از ابتدای همهگیری مشکلی در ایران بود. بخشی از این تاریخی است و به برداشت مردم از فساد و ناکارآمدی حکومت برمیگردد. وقتی چنین چیزی همراه با این میشود که حکومت در مرحله اولیه یافتههای علمی را نادیده گرفت، اعتماد عمومی بیشتر هم تحلیل میرود.”
مقامهای ایرانی در هفتههای پس از کاهش محدودیتها بارها به مردم برای رعایت نکردن نکات بهداشتی و فاصلهگذاری هشدار دادهاند.
دکتر امیر افخمی، روانپزشک، مورخ پزشکی و نویسنده “واگیری مدرن”، میگوید اینجا یک مساله رابطه “بهداشت عمومی با ایدئولوژی” مطرح است.
دکتر افخمی به بیبیسی فارسی گفت: “برای موفقیت یک مداخله بهداشتی در سطح ملی شما به اعتماد عمومی نیاز دارید. مثلا اگر بخواهید راه ردگیری تماسهای مبتلایان را برای غربالگری و مهار بروید. اگر موضوع امنیتی و نظامی شود مردم به شما نمیگویند با چه کسی در تماس بودند. چون میترسند.”
او به طرح تئوریهای توطئه، شیوههای غیرعلمی چون کرونایاب سپاه یا رواج درمانهای تقلبی در سطح رسانهها و مقامهای رسمی در ایران اشاره کرد و گفت در چنین شرایطی مردم به حرف حکومت گوش نمیدهند، حتی وقتی که توصیههای درستی در کار باشد.
چهار ماه پس از اعلام رسمی تشخیص کرونا شیوع این بیماری دوباره در چند استان ایران شدت گرفته است.
مقامهای ایرانی بیش از ۲۰۰ هزار مبتلای قطعی را تایید کرده و شمار کسانی که به گفته آنها با ابتلا به کووید-۱۹ درگذشتهاند به آستانه ۱۰ هزار نفر رسیده است.