مستند «ملکه و کودتا» از کانال ۴ نشان میدهد که قضیه بیشتر از جنس کمدی بوده است
محمد مصدق سال ۱۹۵۳ – AFP
کودتای سال ۱۹۵۳ که از آن به عنوان خطای بزرگ در سیاست خاورمیانهای غرب پس از جنگ یاد میکنند، کودتایی بود که باعث شد آرزوهای آزادیخواهانه یک ملت پایمال و نهایتا به یک حرکت ملی مسلحانه و اسلامگرایی افراطی منجر شود که حاصل آن رژیم کنونی ایران است.
نزدیک به ۶۷ سال پیش، نخست وزیر محبوب دولت ملیگرای ایران، محمد مصدق، به کمک جاسوسان آمریکایی و انگلیسی سرنگون شد تا محمدرضا شاه پهلوی به عنوان قدرت مطلق حکومت ایران به سلطنت بازگردد. اما یک ربع قرن پس از آن، در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷)، فعالان و روحانیون اسلامی با ایجاد جنبشهای مردمی در سراسر منطقه، به این قدرت مطلقه پایان دادند.
با گذشت چند دهه از این واقعه، اطلاعات اسرارآمیز راست و دروغی با این ماجرا درآمیخته که خود مبنایی شده است برای سایر نظریههای توطئه. به اعتقاد مردم در خاورمیانه، همه چیز، از القاعده و داعش گرفته تا تلاطم قیمت ارز، زیر سر سرویسهای جاسوسی غرب است. آنها همین کودتای اوایل دهه ۵۰ میلادی را نمونهای از این مدعا میدانند که نشان میدهد چگونه غرب برای دفاع از امپریالیسم بریتانیا، دولتی محبوب را که به دنبال ملی کردن صنعت نفت بود به زیر کشید.
اما در سالهای اخیر، تاریخدانان مختلف در سراسر جهان با مطالعه اسنادی که از طبقهبندی محرمانه بیرون آمده، چند و چون وقایع را بارها و بارها مورد بازنگری قرار دادهاند. برخی معتقدند که مصدق بدون کودتا هم از قدرت بیرون رانده میشد، چرا که چماقداران طرفدار شاه، تجار و روحانیون محافظهکار مخالف سیاستهای چپگرانه مصدق، کمابیش راههای پایین کشیدن وی را پیموده بودند. با وجود این، برخی از بازنگریهای تاریخ نشان میدهد که کودتا بیشتر از آن که یک عملیات پیچیده ماهرانه جاسوسی باشد، نقشهای ضعیف و تقریبا احمقانه بود شبیه کمدیهای «جان کلیز» تا رمانهای «جدی جان لوکاره.»
بررسیهای دو تاریخنویسی که مستند «ملکه و کودتا» از کانال ۴ را تهیه کردند نشان میدهد که قضیه بیشتر از جنس کمدی بوده است. در واقع، کودتایی که توسط جاسوسان انگلیسی در سال ۱۹۵۱ طرحریزی شد تا کنترل نفت ایران را در دست بگیرند، بیشتر حاصل یک سری اتفاقات خندهدار بود تا عملیاتی پیشرفته.
دو تاریخنگار روری کورمک و ریچارد آلدریچ در مستند مزبور از روی اسنادی که پیش از این هیچ کس ندیده بود، نشان دادهاند که چگونه سوءاستفاده از نام ملکه الیزابت جوان در یک لحظه کلیدی «منجر به نابودی دموکراسی در ایران شد.»
در دوره چند ماهه بحران و دسیسهچینیهای پیش از کودتای اوت ۱۹۵۳، شاه جوان، که دستپرورده لندن و واشینگتن بود و راه اجرای نقشههای غرب را برای مقابله با شوروی هموار میکرد، قصد ترک کشور و فرار از ناآرمیهایی را داشت که سراسر کشور را فرا میگرفت.
این دو تاریخنگار به اسنادی دست یافتند که نشان میدهد آمریکا در یک لحظه کلیدی یادداشتی را دریافت کرده از سوی آنتونی ادن، وزیر خارجه وقت انگلیس، به شاه که ظاهرا حاکی است ملکه الیزابت در اقدامی نادر شخصا در امور خارجه دخالت کرده و از شاه خواسته از کشور خارج نشود. سفیر آمریکا در تهران، که از علاقه شاه برای دست یافتن به یک متحد رسمی از خاندان سلطنتی انگلیس آگاه بود، یادداشت را جدی گرفته و به دربار تسلیم میکند.
اما بعدا معلوم شد که یادداشت به صورت ناقص مخابره شده و در اصل آنتونی ادن که پیام را از کشتی اقیانوسپیمای ملکه الیزابت تلگراف کرده، خودش از شاه خواسته که در ایران بماند.
آمریکاییها وقتی از اشتباه خود آگاه میشوند تصمیم میگیرند چیزی به انگلیسیها و ایرانیها نگویند. به گفته آلدریچ، استاد امنیت بینالملل در دانشگاه واریک، در این برنامه مستند «آنها نمیخواهند که شاه بفهمد به او خبر اشتباه دادهاند، یا حتی شاید سهوا گولش زدهاند.»
تصمیم شاه برای ماندن در کشور به سرویس جاسوسی انگلیس و سازمان سیا فرصت داد تا به طرح نقشه کودتا بپردازند. بدین ترتیب، نقشه انگلیس برای پایین کشیدن مصدق و جانشینی وی با دولت دستنشانده شاه «عملیات چکمه» نام گرفت و دسیسه آمریکاییها «عملیات آژاکس» نامیده شد.
شش ماه بعد، مصدق با شلوغیهای اراذل و اوباش طرفدار شاه در خیابانها از کار برکنار و کشور در اثر محاصره اقتصادی آمریکا و انگلیس دچار بحران شد.
کورمک، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ناتینگهام، در گفتوگوی تلفنی اظهار داشت: «به نظر من آن چه ما کشف کردیم از آن جهت اهمیت دارد که پای ملکه را به موضوع میکشاند. اگر شاه در آن زمان فرار کرده بود، سازمان جاسوسی انگلستان نمیتوانست نقشهاش را عملی کند.»
شاه پس از برگشتن به قدرت جرأت آن را یافت که مدت ۲۵ سال یک حکومت رعب و وحشت راه بیندازد. وی چپها، لیبرالها و اسلامیون را سالها شکنجه و زندانی کرد و با پول نفتی که صرف خرید سلاح از آمریکا میکرد روز به روز مغرورتر شد. سرانجام رژیم شاه با یکی از طوفانیترین انقلابهای تاریخ بشر فرو پاشید و به جای آن غربستیزترین رژیم جهان متولد شد.
حوادث پیرامون کودتا و وقایع پس از آن را نیز نباید از دیده دور نگاه داشت. ایران سال ۱۹۵۳ یک دموکراسی شکستهبسته مبتنی بر قانون اساسی بود. مصدق، محبوبترین سیاستمدار کشور، از طرف شاه نامزد و توسط مجلس به نخست وزیری انتخاب شد و کشور مسیر ناهموار به سوی دموکراسی را بدون مصدق هم به هر حال طی میکرد.
بنیادگرایی اسلامی به خاطر انقلاب ایران نبود که در خاورمیانه ریشه گرفت، بلکه پیش از آن هم مقدمات آن در منطقه فراهم شده بود. کشتار ۱۹۶۷ سران ملیگرای عرب به دست اسرائیل احتمالا نقش بزرگتری در ظهور افراطیون مذهبی در خاورمیانه ایفا کرده است.
آن چه پیرو این کشف جدید درمیابیم این است که انگلستان و آمریکا بینهایت خوشاقبال بودهاند. پنهان کردن دلایل اصلی موفقیتهای شانسی آنها در ایران به آنها جرأت داد تا به اقدامات خود برای بیثبات کردن کشورها تا سالهای سال ادامه دهند.
سرویس جاسوسی انگلستان سالها پس از کودتا، و سرمست از پیروزیهای شانسی خود در ایران، با همین دستاویز و بهانه به سرنگونی رژیم در سوریه، مصر، عربستان سعودی و یمن اقدام کرد.
به اعتقاد کورمک، که متخصص تاریخ سرویسهای جاسوسی است، «وزارت خارجه در آن زمان خیلی اطلاعاتی نبود، بلکه بیشتر سعی میکرد سازمان امآیسیکس را جلو بیندازد. وقتی کودتا اتفاق افتاد، آنها کرمیت روزولت را با بوق و کرنا به لندن برگرداندند و او با داستانهایش وزارت خارجه را متقاعد کرد که دست امآیسیکس را بازتر بگذارد.»
ملکه و کودتا ساعت ۹ شب یکشنبه ۱۴ ژوئن (۲۵ خرداد) از کانال ۴ بخش میشود.