در شأن دومین کشور دارنده گاز جهان نیست که مازوت را تقدیم ریههای مردمش کند!
این زمستان هم همانند زمستان سال گذشته و زمستان سال گذشتهاش و زمستان همه سالهای گذشته غبار مرگ روی آسمان پایتخت و استانهای بزرگ کشور جا خوش کرده است؛ غباری که سالهاست برای آن راه حلی جز «دعا برای باد و باران» وجود ندارد و هر بار یک منشاء جدید برای آن معرفی میشود. یک بار تقصیرات گردن کیفیت بنزین میافتد و بار دیگر گردن حجم تردد. این بار اما صحبت از «مازوت» به میان آمده؛ همان فراوردهای که هم جان انسان را تهدید میکند، هم دشمن محیط زیست است.
فصل نخست این فاجعه به عدم تعادل بین تولید و مصرف گاز در کشور بازمیگردد. چندی پیش از سوی مدیرعامل شرکت ملی گاز اعلام شد که میزان تولید گاز شیرین در کشور به ۹۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است و در اختیار بخش خانگی، صنایع و نیروگاهها قرار دارد.در شرایطی که صادرات گاز ایران تقریبا فقط به عراق، ترکیه و ارمنستان محدود شده و خبری از صادرات گاز به سایر کشورهای همسایه نیست چه برسد به اروپا، انتظار میرود حداقل بتوانیم پاسخگوی نیاز داخل باشیم. اما اتفاقی که افتاده این است که به دلیل مصرف بالای گاز در بخش خانگی، گاز صنایع و نیروگاهها قطع شده و حال نیروگاهها مجبور به استفاده از سوخت دوم یا همان مازوت شدهاند.
انگار اسم زمستان با به مرز هشدار رسیدن مصرف گاز در کشور، مخصوصا در بخش خانگی گره خورده است و جالب است که خلاء ترویج فرهنگ بهینهسازی مصرف بر دوش هیچ مسئولی سنگینی نمیکند. در حالیکه سامانه ملی اصلاح و بهینهسازی برای موتورخانه واحدهای مسکونی و تجاری نیز تاسیس شده اما در عمل به نظر نمیرسد قدمی جدی در این حوزه برداشته شده باشد که اگر برداشته شده بود، وضع چنین نبود.
از سوی دیگر این سوال مطرح است که آیا نظارتی بر نحوه ساختمانسازی و عایقکاری ساختمانها صورت میگیرد؟ چرا خبری از پنجرههای دوجداره و نصب سیستمهای کنترلکننده موضعی دما در برخی ساختمانها نیست؟