رئیس شورای هماهنگی بانک ها با بیان اینکه تا زمانی که سیاستگذاری اقتصادی اصلاح نشود، تورم قابل مهار نیست، گفت: برای کاهش تروم ، حتماً باید بانک مرکزی مقتدر و مستقلی داشته باشیم که استقلال عملیاتی داشته باشد و بتواند متولی سیاستهای پولی باشد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس تورم بیش از نیم قرن است که به عنوان مسأله مبتلا به اقتصاد ایران شناخته میشود؛ بیماری مزمن تورم یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد اقتصاد کلان است که برای سیاستگذاران و دولتمردان از یک سو و جنبههای مختلف زندگی شهروندان از سوی دیگر حائزاهمیت است.
تاریخنگاری روند تغییرات تورم در ایران حکایت از فراز و فرودهای فراوان دارد، از تورم 110 درصدی در زمان حمله متفقین به کشور تا تورم 49 درصدی در دولت سازندگی و شتاب گرفتن این شاخص پس از خروج امریکا از برجام، جملگی قلههای تورمی را در اقتصاد ایران به تصویر میکشد که در برهههایی از زمان با فراوانی اندک فرودهایی را تجربه کرده و تورمهای تکرقمی را هم به خود دیده است اما مسأله اینجا است که نه پایدار بوده و نه مبتنی بر سیاستگذاری اقتصادی؛ تورم حالا مسأله حل شده اغلب کشورها است اما ایران در کنار معدود کشورهایی، همچنان جدیترین و مخاطرهآمیزترین معضل اقتصاد کلان خود را تورم میداند.
در بررسی ابعاد مختلف موضوع، به سراغ محمدرضا فرزین، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس شورای عالی هماهنگی بانک های دولتی رفتیم.
فرزین پس از مرور تاریخی موضوع، راهحلهای قابل تحقق و نقش بانک مرکزی را در کنترل شاخص تورم تبیین کرد که در ادامه میخوانید.
فارس: جناب فرزین اجازه دهید گفتوگو را با طرح پرسش درباره دلایل وجود تورم ساختاری در اقتصاد ایران آغاز کنیم، به هرحال اقتصاد ایران طی نیم قرن اخیر همواره با پدیده تورم مواجه بوده که به بخش جداییناپذیری از اقتصاد ما تبدیل شده است.
فرزین: همانطور که گفتید ما طی 50سال اخیر به صورت مستمر با پدیده تورم مواجه بودهایم. دولتهای مختلف هم آمده و رفتهاند، هر دولتی هم که بر سرکار آمده اگر چه در ابتدای کار دولتهای قبلی را متهم کرده اما درنهایت وقتی خودش نیز مسئولیت دولت را برعهده گرفته، نتوانسته است تورم را به صورت مستمر تنظیم کرده و به صورت پایدار نظام اقتصادی بدون تورمی را ایجاد کند. این موضوع یکی از مسائل مهم کشور است. به همین دلیل باید روی بحث تورم متمرکز شد تا حساسیتها روی این مسأله در سطح کلان بیشتر شود.
اولین بحثی که لازم است راجع به سؤال شما مطرح کنم این است که حتماً باید یکبار به موضوع تورم و دلایل اهمیت آن در اقتصاد بپردازیم. بالاخره برای کارگزاران اقتصادی، سیاسیون و غیره علاوه بر تورم، شاخصهای کلان اقتصادی مانند رشد، معیشت، اشتغال و غیره نیز دارای اهمیت است. حتی بارها دیدهایم وقتی دولتمردان ما راجع به موضوعات مهم در سیاستگذاری اقتصادی صحبت میکنند، میگویند مسأله معیشت مردم باید در اولویت دولت باشد، بنابراین باید سیاستهایی را اتخاذ کنیم که به معیشت مردم توجه کرده یا برای مثال بتواند ایجاد اشتغال کند. یعنی سایر متغیرهای کلان نیز از نظر سیاستگذار دارای اهمیت است اما دلیل اینکه من تورم را این قدر مهم میدانم این است که معتقدم تورم پایین و با ثبات، منجر به رشد اقتصادی میشود. یعنی خود این موضوع منجر به بهبود کارکرد بازار میشود. اینکه کاهش تورم منجر به رشد میشود یکی از گزارههای با اهمیتی است که در مکاتب اقتصادی مختلف مورد اجماع اقتصاددانان قرار دارد. تورم دارای هزینههای واقعی است. این هزینه، به ویژه تورم پیشبینی شده موجب میشود اقتصاد کشور در حوزههایی چون اشتغال، معیشت، رشد اقتصادی و غیره دچار مشکل شود، اما اقتصادی که دارای تورم پایین یا اصطلاحاً ثبات باشد، رشد سریعتری خواهد داشت.